نتایج جستجو برای عبارت :

خداجونم! یواش‌تر خواهشاً!

به قول دوستم ...
یک نفر حال دلش خوب نیست...
میشود برایش امن یجیب بخوانی؟
التماس دعا...
خداجونم فقط یه بار فقط یه باارا فقط و فقط یه بار.
خداجونم فقط میخوام که.............
#اللهم صلی علی محمد و ال محمد#
#نظردهی ها تماس بامن غیرفعاله#
#لبخند فراموش نشه.
 
بعضی وقت‌ها... نه، بعضی وقت‌ها که نه، در واقع خیلی وقت‌ها! حس می‌کنم که خدا دیگه اون خدای همیشگی نیست! فکر می‌کنم حوصله‌ش خیلی وقته که سر رفته و واسه سرگرمی خودش ما رو موش‌های آزمایشگاهی خودش کرده! مثلاً، یادتونه یه مدت کلاً ایران رفته بود روی مود تصادف و سوانح زمینی که حتی پل هوایی هم برای امنیت جواب نمی‌داد؟ یا این‌که یه زمانی فقط ایران رو برداشت و گذاشت روی یک موبایل نوکیا 1100 که همش در حال ویبره‌ست؟ یا اصلاً سوانح هوایی، فکر کنم توی ای
من دیگه نُه سالمهیک گل زیبا شدمغنچه بودم که حالاشکرخدا وا شدماین جشن تکلیفمهجشن عبادت مننمازمو میخونمخوش به سعادت منفرشته ها میشیننکنار جانمازمبا هر نماز یه خونهتوی بهشت می‌سازمموهامو میپوشونم چون که خداجونم گفتهرچی که شیطون میگهبرام شده حرف مفتقشنگ ترین روز مندرست همین امروزهقشنگ تر از تولد یا عید نوروزمهزهرا آراسته‌نیا
چند مدت پیش یه پست رمزی نوشتم و گفتم قراره دوتا کار رو شروع کنم و به گمانم در این اوضاع و احوال خدا داره از اون بالا منو نگاه میکنه و میگه موفق نشدیم که بیاریمت بالا ! پس پاشــو یه نفس عمیق بکشه و یکم اون کار دوست داشتنی رو ببر جلو دیگه ! منم اگه ببینید با بدترین حال دارم نفسام به شماره میوفته  ولی بلند میشم و کارم رو انجام میدم !  خدا اگه میخوای من حالَ م خوب باشه پس خودت وسیله ها رو ردیف کن برام :)) تو میتونی من میدونم ! 
پ ن : سر دردم شدید شده بقدری
یکی از بی نظیر ترین عکس استاد رضا یزدانی از یکی بزرگترین بلاگ ایران و جهان در اختیار گرفتم این عکس رو علی اوجی در بلاگش منتشر کردند
رضا یزدانی بزرگترین خواننده راک ایران هنوز در جمع مردم خوب ایران محبوب و معروف هستند و خواهند بود و خواهند ماند طرفدارای هنرمندان به این بزرگواران  رای بدن خواهشاً
اکثرتون خوب می شناسیدشون برا همین از شما علاقه مندان درخواست می شود به دو بزرگوار رای بدین
خیلیییییییییی سرم شلوغه
واقعا به یک محل کار نیاز دارم.. و اجاره مغازه ها هم سر به فلک کشیده س...
احساس میکنم از خود چنور دور شدم و خیلی تو زندگی فرو رفتم ..
چنور وجودم گم شده.
هر روز میگم این کار رو تموم کنم و راحت شم و هر روز یه روز دیگه پشت سرش
خداروشکر که بیکار نیستم ..از خود تعریف نیست خانودام بهم افتخار می کنم ولی نوعی حس تحقیر که تو هیچی نیستی تو درونم همیشه هست...
خب 12 سال از کنکور گذشت و من هنوز به کنکور 86 و انتخاب رشته مزخرفم فکر میکنم...
فکر ک
ضمن تقدیر و تشکر و سلامت باش(!) و خسته نباشید خدمت مسئولین آموزش و پرورش، پشتیبانان، دبیران و... خواهشاً سر نصب کردن اینستا و تلگرام و واتس آپ انقده گیر ندیدن.
(تا چند ماه پیش اصرار داشتین از پیام رسان های بیگانه استفاده نکنیم حالا همه تان اجبار می کنید که استفاده کنیم و جوین گروه بشیم؟!).
البته پنهان نماند که نوکیا قابلیت نصب این نرم افزارهای اندرویدی و اپلی و فلانی رو نداره. =/  
متأسفم اما بنده تا بعد از کنکور سمت گوشی لمسی داخل کمد نمی رم! (: حا
روزهای سخت و پرچالشی و میگذرونم...خیلی سخت... از همه بدتر، دوری از خانواده اذیتم می‌کنه....این چند روز هی اشکم در اومده و میاد... فقط کافیه کسی بهم چیزی بگه.... دیروز صبح که بالشم خیس بود... الان هم در مرز خیس شدنه... ولی خودمو به زور نگه داشتم گریه نکنم...
ولی می‌دونی، شاید امتحانه باید خودمو محکم کنم... خیلی محکم... 
*حال خوب این روزهام فقط خداست... خدای مهربون و بزرگ که با فکر کردن بهش آروم میشم... 
ولی از یه چیزی هم میترسم... از اینکه این گریه هام ناشکری ب
توی آزمونم برعکسِ چند تا آزمون که پشتِ هم افت داشتم پیشرفت کردم‌. کم کم دارم میرم روی مود درس خوندن و این عالیه. خیلی خویه موقعیت اینو دارم تا قبل از اینکه خیلی دیر بشه برای رویاهام بجنگم.
با آدمای جدیدی آشنا شدم که اونا هم مثل خودم سختی های خودشونو دارن و از این نظر که هممون کنکور داریم یه جورایی مثل همیم. از تجربه ی دوستی های قبلم استفاده میکنم و اشتباهاتی که درمورد آدمای قبلی داشتم رو تکرار نمیکنم.
تازه به این نتیجه رسیدم همیشه همه چیز نبای
بچه هااااا قبووووول شدمممم هوراااا
خدایااااا شکررررررت هورااااااا
دانشگاه فرهنگیان و تمامی رشته ها و 
دبیری شهید رجایی تهراان وو ...
رتبه م اخرای سه رقمی ها بودم
مجااااز شدممم دستتتتت و هورااا خدایا شکرت
بفرماااایدددد شیرینی
ممنونمم از همه شماهاااا
بابت دعاهاتون محبت هاتون پیگیری هاتون
وات و تل و سروشم از شدت پیامای
تبریک و چیشد چیشد هنگ کرده
الانم کلی نظر خصوصی ک چیشد بی نام
دریافت کردم ممنونممم ممنونم خداجونم
برا انتخاب رشته م دعاا کنی
جدیدا به این نتیجه رسیدم که بخاطر کم کاری تیروییدم ، دچار یک عدد بیماری روانی خیلی معروف هستم که احتمالا میشناسیدش و اسمش دوقطبی هست
یه لحظه بی دلیل شاد و سرزنده و یه لحظه ای دیگر غمگین و افسرده
مرلین مونرو هم به این بیماری دچار بود و حدس زده میشه که خودکشیش توی اوج شهرت و ثروت و زیبایی بخاطر همین بود
فقط دلم پیخواد بگم خداااااایااااااا مرسی که اون ۳ ماهی که منتظرش بودم انقدر زود واسم اوردیش و زمان رو انقدر زود میگذرونی عااااشقتم خداجونم عشش
سلام مهربونم 
دلم بدجووور داره مث سیرو سرکه میجوشه اینکه قراره چه انفاقی بیفته خیلی دیوونه کنندس خداجون خودتون کمک کنید مردم ما دیگه توان جنگ رو ندارن اونقد شرایط مردممون داغون هست که دیگه از جنگ دووم نیارن خدایا مهربونترینم خودتون کمک کنید که به خیر بگذره و این جنگ ادامه پیدانکنه فقط شمایید که میتونید یه تغییراتی تو یه مشت آدم دیوانه ایجاد کنید ک جلوی این کارو بگیرن مهربونم کشور ما پر شده از استرس و بدی برای مردممون واقعن دیگه تحمل این ی
                                  
معبود من 
من چه ناتوانم من چه ضعیفم من سرشاراز نیازم من لبریز از ترسم من ...
اما باتو درکنار تو نه چیزی مرا میترساند نه احساس نیاز به غیر وجود دارد هرنیازی هست فقط بایک اشاره ی تو برطرف می شود 
هرچیزی که مرا بترساند آنقدر دربرابر قدرت تو چیزی نیست که دیگر مرانمی ترساند
خداوندا چه احساس بی نظیریست که تو از رگ گردن به من نزدیکتری چه آرامش بی انتهاییست که تو حتی هزارم ثانیه ای هم مرا تنها نمیگذارم و رهایم نمیکنی 
ترس
امروز بعد از نماز صبح خیلی دلم گرفته بود , یا بهتره بگم حسابی دلم شکسته بود و به خاطر موضوعی نارحت بودم و کمی هم از خدا دلگیر . کلی با خدا درد دل کردم و حرف هایی که نمی دونم خوب بود یا بد رو بهش گفتم , یهو زدم زیر گریه و گفتم خدایا دلم میخواد همین الان بیای روبروی من بنشینی و باهام حرف بزنی . پس تو این دنیا کی باید دل نا آروم ما رو آروم کنه؟ به نظر من هیییچ کدوم از آدمای زمینی برای درد دل کردن مناسب نیستن , حتی عزیزترین هامون
خلاصه که بعد از کلی گفت و
نمی‌دونم اصلاً با چه رویی می‌گین «همون بهتر که کشتنش.»! خجالت نمی‌کشی تو؟ احمق بی‌خاصیت؟ آره، می‌خوام غر بزنم. به تو هم هیچ ربطی نداره. فقط یه سردار رو از دست ندادیم، فقط یک سپهبد رو از دست ندادیم؛ یک آرمان رو از دادیم. ولی چیزی که تو و اون اِمریکاجونت نمی‌دونین اینه که آرمان سردار، مثل ققنوسه، هربار دوباره قیام می‌کنه و می‌خروشه.و جناب آقای دونالد زِرامپ! این رو بدون که حمله موشکی امروز انجام انتقام سپهبد عزیزمون نبود، بلکه تازه شروعش ب
امروز روز اول شروع من بود 
خدا رو شکر تونستم خوب بخونم.درسته ۵ ساعت کمه! ولی هر چی جلوتر میرم بیشترش میکنم
(خداجونم فردا هم مثل امروز کمک کن)
پ.ن:راستی امتحانامون از هفته بعد شروع میشه و واقعا فرصت عالیه برای جبران کم کاری هام.
 
سلام و نور :)از اونجایی که احتمالاً در روند وبلاگ‌نویسی تغییراتی بدم، به کمک شما دوستان نیاز دارم. لطفاً و خواهشاً همۀ حرفهایی که توی دلتون مونده :) همۀ بدو بیراه‌ها و نقاط ضعف یا احیاناً نقاط قوتی که به نظرتون می‌رسه رو برام بنویسید (ناشناس یا با اسامی مستعار). برداشتتون از خانم الف، به خصوص دوستانی که روابطمون به چت‌های دوستانه هم رسید که قطعاً میدونم هیچکدوم خاطرات خوبی ندارید :) اما باز هم بنویسید. اینجا، بخشی از واقعیت زندگی من بوده و ه
بعضی دختر خانما می گن من هر جور دوس دارم می خوام برم توی خیابون و به هیشکی هم ربطی نداره...حجاب اجباری رو دوست ندارم رعایت کنم...
خواهشاً فقط منصفانه به این کلیپ دقت کنید... قبول هم نداری حداقل بشنو:
برای تماشای فیلم کلیک کنیددلیل وجدانی حجاب/قرائتیحجم: 4.66 مگابایت 
روزهای عجیبی رو داریم پشت سر میذاریم
مساجد خالی , دور کعبه خالی, حرم ائمه سوت و کور
همه توی خونه ها حبس شدن 
منتظر یک اتفاقن
یه معجزه 
که دوباره زندگیشونو برگردونه به روالِ عادی...
چقد در ناباوری یکی یکی خبر از دنیا رفتنِ افراد آشنا و غریبه توی اینستا و خبرگزاری ها میپیچه ...
 
داشتم میخوندم که نوشته بود:
شهادت در حلب سوریه 
توسط اصابت موشک کرونت 
 
شهدا خیلی کارشونو خوب بلد بودن 
میدونستن این عمر بالاخره تموم میشه 
به قول حضرت آقا روغن ریخته رو
خدایا شکرت خیلی مهربونی بعد شش سال باز نور امید تو دلم روشن شد الان دیگه میدونم که دلت هنوز پیش منه میدونم که دلم بهم دروغ نمیگفت الان میدونم که هر لحظه تو فکرتم خیلی خوشحالم خیلی خداجونم ممنون به خاطر همه چیز عشقم این همه انتظار کشیدم ولی باز هم خسته نیستم  الان دیگه میدونم خودت این بار میای سراغم و خودت پیدام میکنی وای که چه حال خوبی دارم دیگه نمیتونی انکار کنی دیگه همه چیز برام روشن شد عزیز دلم بیصبرانه منتظر تماستم من رو بیشتر از این منتظ
خداجونم سلام 
این حرفا رو اینجا بهت میگم تا خودمم بتونم همیشه بخونمش و خیلی چیزا رو به خودم یاداوری کنم. مدرسه که میرفتیم، همه مون اون حکایت معروف رو میخوندیم که هرنفسی که فرو میرود ممد حیات است و... ولی درصد خیلی بالایی مون در موردش به یقین قلبی نرسیدیم. خیلی هامون توی زندگی غرق میشیم و فراموش میکنیم که غرق نعمتای تو هستیم. شاید هیچ کس از درد و مریضیش به اندازه من خوشحال نشده باشه.  توی روزایی که همه دلم پر از هراس و استرس از یه مریضی بود، به یه
دانلود آهنگ دانوش نیا بارون
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * نیا بارون * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , دانوش باشید.
 
دانلود آهنگ دانوش به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Danoosh called Naya Baroon With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه دانوش به نام نیا بارون
نرو لج نکن منو پس نزن خواهشاً با دلم بد نشونرو کج نکن راهتو باشه تو خوبی ازم رد نشواصلاً قبوله اونیکه بودهباعثو بانی همه اشک تو چشم
به نام خدا...پنج شنبه عصر بود که راه افتادم برم مجموعه ترنم برای یه جلسه. خیلی وقت بود که به خاطر شرایط کرونا از خونه بیرون نیومده بودم؛راستش حس اصحاب کهف را داشتم،حالا خیلی هم چیزی عوض نشده بودا ولی دوس داشتم حس اصحاب کهف را داشته باشم(حالا یکی بیاد به من بگه تو مگه میدونستی اونا چه حسی داشتند که میخوای حس اونا را داشته باشی)به هرحال که رسیدم مجموعه و دیدارهای شیشه ای. آخه واقعا هم شیشه ای هست چون انگار دوستان و عزیزانت را از پشت شیشه داری می ب
دیروز تولدم بود :) 27 سالم تموم شد و برادرم 20 سالش تموم شد. اصلا باورم نمیشه که سال ها اینقدر سریع میگذرن و من هنوز تکلیفم با خودم معلوم نیست انگار تازه تازه بود که تولد 17 سالگیم رو جشن گرفتیم دوستام برام سنگ تموم گذاشتن و خانواده هم همینطور و من هنوز باورم نمیشه که این تعداد آدم هستن که منو دوستم دارن :) خداجونم ممنونم ازت که 27 سال بهم فرصت زندگی دادی فرصت دادی تا زیبایی هایی که آفریدی رو ببینم و صداهای گوش نواز رو بشنوم . ممنونم که بهم یه بدن سال
✅پنج راهکار ساده برای شناسایی و شکست شایعات و فیک‌نیوزهای کرونایی 
1️⃣بر روی لینک های ذیل محتواها کلیک کنید. در اکثر شایعات،  لینکهای ساختگی مورد استفاده قرار میگیرند. با یک کلیک ساده به بدون منبع بودن متن پی خواهید برد.❗️
2️⃣اگر در داخل متن به مصاحبه یک فرد با یک‌ رسانه اشاره شده بود،➖ حتما با یک جستجو، منبعی که ذکر شده را بررسی ➖کنید. خواهید دید اصلا چنین متنی در منبعی که گفته شده وجود ندارد.
3️⃣متن های که کلیدواژه های منبع آگاه، منب
چند وقت پیش داشتم تو اینستاگرام با فردی چت میکردم و می‌گفت آدم دست فروش مترو بشه بهتره از این که بره شرکت های خصوصی کار کنه، چون هر وقت بخوان اخراجت می‌کنند، حتی اگه ۲۰ سال سابقه کار داشته باشی. 
ترفیع و ارتقاء شغلی و افزایش حقوق فقط برای آشنا و فامیل خودشان هست و حقوقت را تا هر وقت بخوان با تاخیر میدن، اما عده ای هم میگن تو کارهای تخصصی مثلاً حسابداری، برنامه نویسی، تعمیر کاری، نجاری، تراشکاری و بقیه کارهای فنی آدم باید تو جاهای خصوصی کار
خدایا،
بنده خوبی نبودم، نیستم ولی سعی میکنم باشم.
یه بغضی ته گلوم جا خوش کرده و قصد ترکیدن نداره و چقدررر من این بغض که جواب زحماتم هست را دوست دارم.
هروقت نمازی خوندم تنها دعام این بود که خدایاا مبادا مامان و بابام از طرف ما سر افکنده بشن، خدایا باعث غرورشون باشیم نه سرافکندگی و خجالت.
 
و امروز دقیقا این دعا رو برآورده کردی.
بابت برق چشماشون، خنده هاشون و همه حال خوبشون محکم بوست میکنم و ازت سپاسگزارم*_* 
 
خداجونم 
مرسی که چشم پوشیدی، پرده ب
 
ویروس کرونا همه جا نقل خبرهاستدر خانه بمانید که بیرون چه خطرهاست
 
در سیر و سفر خواهشاً امسال نباشیدبا این همه ویروس مگر وقت سفرهاست
 
چون یار بدیدید در آغوش مگیریددلدار مبوسید که در بوسه ضررهاست
 
هرگز به کسی دست محبت ندهید ودستی نه بگیرید که از دست حذرهاست
 
هی دست بشویید و بشویید و بشوییدزیرا که در این شستن دستان چه اثرهاست
 
هر چند که ویروس خطرناک و مهیبی‎ستبهداشت فردی اثرش تیر و سپرهاست
 
ویروس فراری بشود گر که ببیندبر ضدّ کرونا همه ر
همینجوری ک دارم به منشیم اخرین سفارشاتم رو میکنم واسه این چن مدت نبودنم گوشیم زنگ میخوره.سریع به حرفم خاتمه میدم ،تا اون بنده خدا پشت تلفن زیاد منتظر نمونه و طبق معمول بدون اینکه نگاه کنم کی زنگ زده میگم : 
+بفرمایین؟!
_سلام جان جانانم خسته نباشی
+مرسی عشقم تو هم خسته نباشی
_باشیوادولانیم مارالیم 
+خدا نکنه
_عزیزم، دلارام رو از مهد اوردم خونه تو هم زودتر کار هات رو توی مطب تموم کن تا ب پرواز برسیم
+چشم عاقایی،همین الان از مطب زدم بیرون تا نیم سا
*به شهر «Riften» واقع در جنوب شرقی اسکایریم سفر کنید.*در اونجا «Temple of Mara» رو پیدا کنید. مارا الهه عشق اسکایریمه! #رمانتیک*در اونجا راهب معبد «Maramal» رو پیدا کنید؛ اکثر اوقات اونجاست. اگر نبود با استفاده از «Wait» بین ساعت نه صبح تا هشت شب به معبد برگردین.*برین باهاش صحبت کنین و از منوی صحبت گزینه «I want to know more about the temple of Mara» رو انتخاب کنین. انقد گفتگو رو ادامه بدین تا گزینه خرید گردنبند (امیولت) مارا تو منو بیاد.*گردنبند رو با قیمت دویست سِپتیم (واحد پول
​​​​​​خدا جونم امروز ازت یه چیز جدید میخوام 
میدونم که میدونی چی میخوام ولی من عشق میکنم وقتی درخواستمو به زبون میارم اصلا حرف زدن با تو یه چیز خاصه که دل ادم رو زیر ورو میکنه :)))
قربونت برم میشه منو غافل کنی از هرچیییزی که منو از آرامشم دور میکنه؟:)
ببین خداجونم ممممن دلم میخواااااد اصلاااا به اینکه ادما چیکار میکنند فکر نکنم؛ اصلا به من چه کی کجا رفت ؟ کی چیکار کرد؟ اون چرا این حرف رو زده؟ این یکی چرا اونجوری نگام میکنه؟ یا اینکه فلانی با
شرح ما وقع:
تلفن سیمی خونمون زنگ خورد.
مادر به تلفن نزدیک تر بود، بلند شد تلفن رو برداشت.
با من کار داشتند.
خواهرزاده 8 ساله ام بود. دختره.
اومدم باهاش شوخی کنم، صدامو عوض کردم :))
گفت: دایی جون خواهشاً جدی باش، می خوام باهات صحبت کنم!
من، پشت تلفن پوکر فیس :| شدم، در حالی که سیمِ تلفن داشت از خنده پاره میشد :)))
دختره: دایی جون، می خوایم نمایش اجرا کنیم مدرسه. برای تولد حضرت زهرا (س). لطفا برامون بنویس!
من: دایی جون ولی من...آخه...
دختره: نه! نمی گم الان! شا
به وقتِ  اولین روز فروردین ماه ۱۳۹۹ حوالی ساعت ۷:۱۶  ،ارتباط مستقیم از حرم امام رضا،حتی الان که حدودا  دوازده روز گذشته از این قاب تصویر ،بی اختیار چشمم خیس اشک شد،بغض بدی بود حرم امام رضا اونقدر  خلوت میدیدم .
مهمون ناخونده اینروزا که با همه کوچیک بودنش یه دنیا را درگیر کرده ،کاش دیگه میرفت...
عیدِ  امسال خبری از دید وبازدید های هرساله نبود، عید  امسال  دلتنگی  هر روز همراهمه، عید امسال و مرور  سال های قبل عجیب  حال وهوای اینروزا   را ابری
این روزها دور و برم پر شده از آدم‌هایی که از لابلای کلماتشان بوی مالکیت نمی‌آید. کسانی که وقتی از تحریم‌ها و جنگ احتمالی حرف می‌زنند مرجع ضمیرهایشان سوم شخص است نه اول شخص. نمی‌گویند ما را تحریم کرده، می‌گویند «سپاه را تحریم کرده»، «ایران را تحریم کرده»، «قصد حمله به ایران را دارد»، «ایران را تهدید می‌کند»، «عمان جواب این‌ها را داده است». خیلی زحمت و مهارت و زمان می‌خواست که ضمیر «ما» را از این فرهنگ محو کنند که کردند؛ که صد آفرین به ان
هنوز گیج خواب بودم که
گوشی رو چک کردم ببینم
چند شنبه س گفتم
وای چرا دوشنبه نمیااد ( روز اعلام نتایج )
که صدای داداش اومد که به بابا
میگفت مژدگاانی بده 
ماماان بلند گفت بییی نااام قبول شده؟؟؟
گفت نه اونو هنوز اعلام نکردن که
مربوط به باباعه
بابا گفت چی میخوای 
گفت بابا صدبده پول باشگاه رو هنوز ندادم
بعد بابا گفت باشه
داداش گفت بی ناااام قبول شدددد
منو میگین چنان از رو تخت پریدم پایین
و دویدم گفتم چییییشددد
زدم زیر گریه اما این بار گریه و اشک شوق
«به نام خدای سریع الرضا»
نمیدانم چرا عده ای از منورالفکرها سعی بر این دارند بگویند دلت که پاک باشد کافیست...!!
یا قطره ای اشک بر حسین (ع) بریز، تمامِ گناهانِ کرده و نکرده ات را می بخشد!!
یا مثلاً می گویند نماز بخوانی و نخوانی، روزه بگیری یا نگیری فرقی برای خدا ندارد، مهم حق الناس است که باید رعایت شود!!
اگر واقعا اهمیت نداشت، خداوند در قرآن نمی فرمود که کفر را برای شما نمی پسندد!!
البته که در اهمیت حق الناس حرفی نیست ولی مگر می شود حقِ خالق با آن عظ
اینکه از شنبه تا چهارشنبه سرم مثل کنار ضریح امام رضا (ع) شلوغه و پنجشنبه و جمعه هم شوهرم میاد و بازم سرم شلوغه احتمالا تدبیریه که خدا اندیشیده برای این روزهام. مگر نه حالم طوریه که هر لحظه تنها باشم غصه از بند بند وجودم می‌زنه بالا و ممکنه چشم هام اشکی بشه.
خیلی کم طاقت شدم، زود خسته میشم، زود بهم میریزم، انقدر نازک نارنجی شدم که نمیرم طرف بابام که مبادا یه چیزی بهم بگه که ذره ای طعنه توش باشه که من بهم بر بخوره و گریه کنم، مامانم وقتی از برنامه
هیچ بچه ای کمتر از پنج سالگی هاش رو یادش نمیمونه،مگر اتفاق وحشتناکی براش افتاده باشه و هرچی بزرگ تر بشه بیشتر اون صحنه ها تو ذهنش پر رنگ بشن.تصویر یه بچه چهار یا پنج ساله که روی تخت بیمارستان خوابیده و دارن میبرنش اتاق عمل و پدرومادرش گریه میکنن و خودش میگه توروخدا نذارین منو ببرن قول میدم شیطونی نکنم بیست و چند ساله که همه اش جلوی چشمامه.
من رو اونقدر مطب دکترای مختلف برده بودن که من از بیمارستان و پزشک و آمپول و قرص و هرچیزی که تو این حیطه بو
خیلی جالبه
یه آدم (و بقیه گه ها، ولی این گاو با اون قیافه مریض و رنگ و رو رفته چون همه ش اینجا رو میخونه و میشناسینش بهش اشاره میکنم) باید خیلی رذل، و پست باشه، که بدقول باشه، دروغگو باشه، خالی بند باشه، احمق باشه، آدمی باشه که همه ش سر تو منت بذاره که بتونه برده ت کنه بعد باهات دوست شه، آدمی که همه تلاشش اینه که نشون بده که تو توی موضع ضعفی، 
که بتونه ازت take advantage کنه
که بتونه همیشه بهت زور بگه
بعد دم خارج شدنت ازون منطقه منت کشی کنه و یهو 180 درجه
الان که دارم برات مینویسم که دیوانه وار عاشقتم در آرامش کاملم بدون هیچ هیجانی ...
میخوام بگم خیلی جاها هوامو داشتی و بهم فهموندی خیلی دوسم داری و من خیلی راحت ازت گذشتم ...
خیلی جاها دستمو گرفتی کمکم کردی تا از سخت ترین مراحل زندگیم رد شم و باز این من بودم که از روی همه ی خوبی هات به بی رحمانه ترین شکل ممکن گذشتم ...
خیلی وقتا با وقاحت تموم ازت کمک خواستم و تو باز به روم نیاوردی که چیکار باهات کردم ...
 فکر میکنم به اینکه روزایی که حالم خوب نبوده با ه
از بچگی یادم میاد همیشه تا دیر وقت بیدار بودیم،هرکسی هم زود میخوابید رو مسخره میکردیم و لقب مرغ بودن رو بهش میدادیم/:
شب زنده داری های ما با قلیون مادربزرگ و بحث های سیاسی و دینی مردهای جمع و غیبت های زن ها و بچه هایی ک اخرش کم میاوردن همون گوشه موشه های فرش میخوابیدیم (البته ناگفته نماند فرداش جلو دوستامون کلاس میذاشتیم ما تا فلان ساعت بیدار بودیم!!!) میگذشت 
وقتایی هم که فردا مدرسه داشتیم هم دیرمون میشد هرروز یه عذر وبهانه میاوردیم یه وقتایی
متاسفانه شایع شده است که : «جمهوری اسلامی و خاصه بیت رهبر معظم انقلاب» کاملاً با انگیزه سیاسی- اجتماعی و بر خلاف واقع، روز اول ماه رمضان را یک روز، دیرتر اعلام نموده اند تا عید فطر امسال با سالروز رحلت امام خمینی، مصادف نشود. 
در جواب بایستی گفت:
اولاً اگر جا به جا اعلام کردنِ روز اول ماه قمری، این قدر راحت بود می‌توانستند، روز اول (رمضان یا شوال) را طوری اعلام کنند که مراسم روز رحلت را در روز عید فطر برگزار کنند چرا که قطعا در روزی که مردم روز
یه شوق
عجیبی افتاده تو سینه ام...
بعدِ اون حرفهایی
که دیشب
یکی از
اهالی خونه زَد
که بویِ خوف
و رَجا می داد   
 میدونی... حضرت بــَــهـــآر داره میاد...    کلیک
فقط خدا کنه
از زلزله تهران نمیریم...    کلیک
 
اونقدر خوش
حآلم که...
دلم میخواد
همه ی دنیا رو خونه تکونی کنم.
 
یا الله یه
جارو بدید بِهِم...
میخوام همه
ی کوچه ها رو جارو بزنم...
خداجونم
میشه به آسمونت بگی آب بپاشه؟    کلیک
 
 
   از بابتِ عنوان نوشت:
بــَهـــآر ِ ما خیلی با بهار بقیه فرق داره
خُب همونطور که از عنوان مشخصه امسال هم مثل سال‌های قبل ختم قرآن داریم اونم به صورت گروهی، دوستانی که قبلا شرکت کردن در جریان روند قرآن خوندن هستن و امسال فقط یه تغییر جزیی داره، دوستانی هم که جدید هستن و در جریان نیستن، براشون توضیح میدم، اول اینکه می‌تونید از اینجا پست‌های مربوط به ختم قرآن سال‌های قبل رو بخونید (ختم قرآن سال 97 - ختم قرآن سال 96 - ختم قرآن سال 95) و امسال هم چهارمین سال که خدا این توفیق رو بهمون داده.
خب بریم سراغ توضیحات:
1- او
خُب همونطور که از عنوان مشخصه امسال هم مثل سال‌های قبل ختم قرآن داریم اونم به صورت گروهی، دوستانی که قبلا شرکت کردن در جریان روند قرآن خوندن هستن و امسال فقط یه تغییر جزیی داره، دوستانی هم که جدید هستن و در جریان نیستن، براشون توضیح میدم، اول اینکه می‌تونید از اینجا پست‌های مربوط به ختم قرآن سال‌های قبل رو بخونید (ختم قرآن سال 97 - ختم قرآن سال 96 - ختم قرآن سال 95) و امسال هم چهارمین سال که خدا این توفیق رو بهمون داده.
خب بریم سراغ توضیحات:
1- او
×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×
سلام! امیدوارم حالِ خوبی داشته باشید!
[شاعری خسته ام از دستِ تو بیمار منم
راویِ چشمِ تو در این همه اشعار ، منم]
ما با خانواده ، دوستان و عزیزانمون و بیشترِ افرادی که دیدار میکنیم ، دست میدیم...حالا ممکنه این دست دادن برای نشون دادن علاقه و احترام باشه یا به طور فرمالیته باشه...
تو همین چند ثانیه دست دادن ، علاوه بر احساسات و امواجی که رد و بدل میشه ، به طور فیزیکی هم انتقالاتی هست...دست های ما مثل یه وسیله ی ن
امروز قبل از ظهر به یه کارگاه تولیدی رفتم که اونجا حلوارده تولید می‌کردند. از مسئول اونجا مراحل تولید رو پرسیدم. خیلی توضیح نمی‌دادن که چیکار می‌کنند و اون موقعی که من اونجا بودم کسی نبود که بخوام مراحل تولید رو حتی از نزدیک ببینم. خلاصه فقط تونستم اون قسمتی رو ببینم که عسل ها بسته بندی میشدن!
بعد از پرس و جو در مورد اینکه این کارگاه رو راه انداختن و میخوان حلوارده تولید کنند. مسئول اونجا گفت ما یه محصولی رو داریم تولید می‌کنیم که تقریبا تو
جمعه: راننده اسنپ شاید از صحبت هایمان می فهمد در مسیرِ رفتن به یک برنامه تلویزیونی با موضوع مسجد هستیم . می گوید : «شما که دارین می‌رین ، خواهشاً در مورد باز بودن درِ مسجدا هم صحبت کنین. ما راننده‌ها موندیم وقتی یکی دو ساعت از اذون می‌گذره کجا باید نماز بخونیم. مسجد نمیخواد شبانه‌روزی باز باشه ولی حداقل از نماز ظهر تا موقعی که نماز عشاء قضا میشه باز باشه». میگویم: « درها رو به خاطر دزدی ها میبندن »
جواب میدهد : «دزدی‌ها شبا میشه. در مسجد باز ب
رفتارهای اشتباه در روابط زناشویی
برخی رفتارهای زنانه و مردانه وجود دارد که بدون اینکه متوجه شوید، باعث می شوند همسرتان نسبت به تکرار رابطه جنسی سرد شود. اگر شما هم فکر می کنید همسرتان اشتیاقی برای برقراری رابطه زناشویی ندارد تا آخر این بخش از نمناک با ما همراه باشید تا ببینید چه رفتارهایی باعث سرد شدن همسر می شود.
رفتارهای زنانه و مردانه غلط در روابط زناشویی
1. زن هایی که در روابط زناشویی مثل پلیس های ترافیک عمل می کنند
یعنی زنهایی که حین عم
یک دوست پسر داشتم. تعریف دوست پسر از نظر من یعنی ارتباط با جنس مخالف با این شاخصه ها: بدون قصد ازدواج، بدون اطلاع خانواده، بدون چارچوب، با قصد مخ زدن برای ازدواج، حالا این شاخصه ها می تونه از جانب یک طرف باشه یا هردو طرف، دوست پسر اول و آخرم بود واسه همین به کار بردن اصطلاح دوست پسر برای خودم سنگین و غریبه است سختمه میگم دوست پسر داشتم ولی چیکار کنم دیگه حقیقته حقیقتم گاهی تلخه خصوصا اینکه طبق تعریف ذکر شده از دوست پسر خودمم شامل میشه. حالا اشت
یک دوست پسر داشتم. تعریف دوست پسر از نظر من یعنی ارتباط با جنس مخالف با این شاخصه ها: بدون قصد ازدواج، بدون اطلاع خانواده، بدون چارچوب، با قصد مخ زدن برای ازدواج، حالا این شاخصه ها می تونه از جانب یک طرف باشه یا هردو طرف، دوست پسر اول و آخرم بود واسه همین به کار بردن اصطلاح دوست پسر برای خودم سنگین و غریبه است سختمه میگم دوست پسر داشتم ولی چیکار کنم دیگه حقیقته حقیقتم گاهی تلخه خصوصا اینکه طبق تعریف ذکر شده از دوست پسر خودمم شامل میشه. حالا اشت
امروز صبح که از خواب بیدار شدم نمازمو خوندم و انرژی گرفتم، و مثل همه شنبه های دیگه کلاس داشتم و باید سریع آماده میشدم. لباسامو پوشیدم و تند تند چند تا لقمه صبحونه آماده کردم. منتظر بودم که علی با ماشین بیاد و برم کلاس. دوباره داشت دیرم میشد طبق معمول!
بدو بدو رفتم و سوار ماشین شدم. توی راه واسه علی هم لقمه گرفتم تا اونم یه چیزی بخوره. بعدش شروع کردم جزوه هامو بخونم چون میدونستم استاد میپرسه، بالاخره رسیدم کلاس با 5 دقیقه تأخیر. از در که وارد شدم
1-      هدفدار بودن: خانوما باید واسه خودشون هدف داشته باشند این غیر از برنامه ریزی واسه رشد همسرو بچه هاست. منظورم رشد و کمال شخصیه، شخصیه شخصی. ولی هدف باید عالی باشه، هدف عالی درون را رشد میده، نه خونه و ماشینو...
الف ) اولین فایده ی هدفدار بودن : میدونین که وظیفه ی اصلی زن انسان سازیه ، که پایه ای ترینش تربیت فرزند و بعد هم تربیت انسانها در اجتماع هست. در ضمن حضرت علی (ع) فرمودند :" فرزندتان را مطابق زمان تربیت کنید." اگه یه زن خودش راکد باشه،
در 15  شهریور1344 سه دانشجو بنام های محمد حنیف نژاد، بدیع زادگان وسعید محسن بعد از جدایی از جبهه ملی و نهضت آزادی یک گروه مطالعاتی را تشکیل دادند که نامی برآن گذاشته نشده بود.بعدها و پس از جریان دستگیری اواسط 1350 و اعدام اکثریت بنیانگذاران این محفل مطالعاتی- مبارزاتی،این جریان درزندان سازمان مجاهدین خلق اعلام شد.مرحوم مسعود رجوی !!! از آن زمان (1351) این گروه را رهبری کرده است.اما در همان سال بعداز اعدام رهبران اولیه این گروه، درمقطع زمانی 51تا 54، ا
به روز ترین مقالات و ترفند ها را می توانید در سایت onlineamoozan مشاهده کنید.

اقرار کنید... حتماً شده به تبلیغی نگاه کنید و با خودتان فکر کنید "من هم به یکی از این کفش‌های خوب و راحت نیاز دارم." به احتمال زیاد، خودتان هم در این مواقع، ته ذهنتان می‌دانید که واقعاً اینطور نیست. شما به این کفش‌ها نیاز ندارید. اما چیزی راجع به این تبلیغ، باعث شده بخواهید تلفن را بردارید و یک جفت سفارش بدهید. بله، شما باید قبل از تمام شدن این محصول، خرید خود را انجام دهید.
توضیحات

دوستای عزیزم سلام
اگه شما هم جزء اون دسته از دواطلبایی هستین که سر جلسات امتحان استرس میگیرن و الانم تو فکر استرس کنکورن، خوندن این مطلب رو از دست ندین…
ما امروز قراره چند تا راهکار ساده رو بیان کنیم که میتونه در کاهش استرس بسیار موثر باشه.
پس تا آخر این مطلب با عینکی همراه باشین.
اول از همه بگم اگه میبینی برگ ریزونه، یعنی خزان داره همه جا اتفاق میوفته، نه فقط برای تو …
کنکورم همینه، یه امتحانه که فقط مختص تو نیست. جلسه ای که تو د

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها